سه تار قشنگمو امروز بردم برای پرده بندی. آقاهه گرفتش ازم بعدش گفت دوشنبه عصر بیا ببر. هی می خواستم یه چیزی بگم نتونستم ۴۰ ثانیه تو سکوت زل زدم تو صورت آقاهه. در قهوه ای بدقواره رو روم بست رفت. حالا هی از صبح به سرم می زنه برم در خونه شو بزنم بگم نمی خوام با همین پرده های یکی در میون پوسیده می زنمش پسش بده. آدمی چه زود وابسته می شه حقیقتا!

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تعمیرات تخصصی موبایل کتابخانه مجازی مریم لشگری jesus جانا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. علمی دکتر امید زندگانی دانلود موزیک جدید Shop فروش انواع فلزیاب طلایاب وگنج یاب 09100061388 رزینت